هدف اصلی سرمایهگذاران از ورود به دنیای بورس، کسب سود و افزایش درآمد است. از مسائل مهمی که از گذشته تاکنون ذهن سرمایهگذاران را به خود مشغول کرده، این است که چه سهامی را برای سرمایهگذاری انتخاب کنند. آنها همواره به دنبال راهکارهای مناسب برای انتخاب و خرید یک سهم در قیمت مناسب هستند.
بهطورکلی هر سرمایهگذار هنگام خرید، باید فاکتورها و مؤلفههایی را مدنظر قرار دهد که غالب سرمایهگذاران به آنها توجهی ندارند. موضوعاتی که ممکن است برای هر سرمایهگذار بدیهی باشد، ولی به وقت عمل هیچ گاه از آن استفاده نمیشود. این امر بهمرورزمان بهصورت عادت درآمده و بهعنوان یک نقطه ضعف برای سرمایهگذار محسوب میشود.
چگونه سهام ارزشمند در بازار را شناسایی کنیم؟
باید توجه داشت که هیچ سیستم خطاناپذیر و صددرصدی در انتخاب سهام ارزشمند وجود ندارد. درواقع تنها راه مطمئن برای کسب موفقیت در بازارهای مالی افزایش دانش و آگاهی به همراه مهارتهای مالی رفتاری و کسب تجربه در این زمینه است.
قیمت سهام تابعی از عرضه و تقاضاست. وقتی تقاضا برای یک سهم بهاندازهای قوی باشد که بتواند بر عرضه (فروشندگان) غلبه کند، قیمت سهم رشد میکند و برعکس، زمانی که قدرت فروشندگان بیشتر و عرضه زیادتر از تقاضا است، قیمت سهم دچار افت میشود؛ بنابراین اگر بتوان میزان عرضه و تقاضا در بازار را دانست و آن را تا حدودی پیشبینی کرد، شانس موفقیت و یافتن بهترین سهام برای خرید افزایش مییابد.
تحلیل بنیادی
در تحلیل بنیادی، انتخاب سهام تابعی از شناخت وضعیت کلی (سیاسی و اقتصادی) حاکم بر یک صنعت خاص و یا کل بازار است. بر اساس این تحلیل، ارزش ذاتی یک سهم با توجه شرایط کنونی و آتی شرکت، وضعیت اقتصاد کلان، جایگاه صنعت در اقتصاد آن کشور و روند اطلاعات مالی شرکت برآورد میشود.
در نهایت با توجه به سودآوری و اطلاعاتی که در صورتهای مالی شرکتها ارائه میشود، بهترین شرکت انتخابشده و سهام آن شرکت خریداری میگردد. در انتخاب سهم، عواملی همچون چشمانداز صنعت، سودآوری، وضعیت نقدینگی، میزان بدهیها، نسبت قیمت به سود هر سهم، درصد سهام شناور آزاد، نقد شوندگی، سیاست تقسیم سود و ترکیب سهامداران شرکت از اهمیت بسزایی برخوردار است. در ادامه به مهمترین روشهای محاسبه ارزش ذاتی یک سهم میپردازیم.
نسبت P/E:
از پرکاربردترین نسبتها در بین نسبتهای مالی، “نسبت قیمت بر سود” است که ارزش بازار یک سهم را نشان می¬دهد.P نشاندهنده قیمت سهم (price) و E نشاندهنده سود سهم که همان EPS است. هرچه میزان این نسبت پایینتر باشد، نشان از پایین بودن ارزش ذاتی سهم در مقابل سودآوری شرکت دارد و در آینده قیمت سهام افزایشی خواهد بود.
ارزش دفتری هر سهم:
ارزش دفتری هر سهم نشاندهنده خالص داراییها، معادل حقوق صاحبان عادی سهام است. چنانچه بازده حقوق صاحبان سهام بیشتر از ۱۵ درصد باشد، نشاندهنده سوددهی بالا و پتانسیل رقابتی است.
نسبت P/B:
این نسبت که به آن نسبت قیمت به ارزش دفتری سهم نیز میگویند، دربردارنده این موضوع است که ارزش ذاتی یک سهم در برابر جریان بازار چگونه است. درصورتیکه این نسبت بیشتر از یک باشد، سهام از ارزش واقعی خود بالاتر و اگر این رقم زیر یک باشد، سهام دارای یک مشکل بنیادی بوده و از ارزش خود پایینتر است.
سود تقسیمی بالا:
اگر شرکت ازنظر مالی دچار مشکل نباشد و میزان سود تقسیمی آینده امن باشد، در کوتاهمدت بازده خوبی نصیب سهامداران میکند.
تحلیل تکنیکال
در روش تحلیل تکنیکال، سرمایهگذاران با بررسی روند نوسانات قیمت یک سهم در گذشته، سعی بر پیشبینی قیمت آن در آینده دارند. لذا این تحلیل بهعنوان ابزاری در دست سرمایهگذاران است تا قویترین احتمال را با استفاده از اندیکاتورها، اسیلاتورها و ابزارهای مختلف پیشبینی کنند. توجه کنید که در اینجا صحبت از احتمالات است و کسی نمیتواند بهطورقطع بگوید که قیمت یک سهم افزایش یا کاهش مییابد. بدین ترتیب شناسایی روند صعودی یا نزولی در یک سهم و نقاط ورود و خروج بهینه در بازار بورس از کاربردهای اصلی این تحلیل بهحساب میآید.
مهمترین فرضیههای تحلیل تکنیکال به شرح زیر است:
قیمتها منعکسکننده کلیه اطلاعات موجود است.
قیمتها در قالب روندها حرکت میکنند.
تاریخ خودش را تکرار میکند.
بهطورکلی تحلیلگران تکنیکال به اطلاعات گذشته، نمودارها، اندیکاتورها و الگوهایی از قبیل مقاومت (حد بالای قیمت) و حمایت (حد پایین قیمت) بر روی “چیستی قیمت” تمرکز دارند.